جغرافیای روستایی نیشابور

– مروری بر تاریخ روستانشینی در نیشابور

با ورود و استیلای آریاییها بر نواحی مختلف ایران، توسعه شهری و روستایی در ایران وارد مرحله ای نوین گردید. مادها، هخامنشیان، اشكانیان و ساسانیان با ایجاد امنیت پایدار و توسعه راهها و رونق تجارت و بازرگانی موجبات توسعه شهرها و مراكز بزرگ جمعیتی را فراهم آوردند. در دوره ساسانی اگرچه شهرهای بزرگی چون نیشابور بازسازی و به شهرت ملی رسیدند اما مناسبات بزرگ مالكی، معضلات فراوانی برای روستاییان و زارعان منطقه بوجود آورده بود.

اعتمادالسلطنه ( صنیع الدوله ) در مطلع الشمس نام بلوکات نیشابور را به روزگار پیش از اسلام چنین آورده است بلوک ریوند، بلوک سایات، بلوک برس و کدس، بلوک ومکباد، بلوک مار، بلوک رج، بلوک ساین، بلوک باروسک، بلوک بربرکان، بلوک سیاه، بلوک طاغن کوه، بلوک دراوعسق یا اردوغش . . ( صنیع الدوله، 1301 ).

در قرون اولیه اسلامی نیز بر اثر تحولات سیاسی، شهرنشینی شدت گرفت و شهرهایی مانند ری و نیشابور توسعه بیشتری پیدا کردند. در این عهد روستاهای نیشابور در اوج آبادانی و رونق اقتصادی و کشاورزی بوده اند. بر‌اساس منابع تاریخی و جغرافیایی سده‌های نخست و میانه اسلامی، نیشابور به‌لحاظ تقسیمات اداری، دارای دوازده ولایت، ارباع جغرافیایی متعدد، مدینه‌ها و روستاهای بسیاری بوده است.

قدیمی‌ترین تقسیم‌بندی بلوکات نیشابور که از دوره اسلامی در دسترس ماست، همان است که در تلخیص « تاریخ نیشابور » حاکم نیشابوری ( با اصلاحاتی از قرن نهم ) آمده است. در این کتاب تحت عنوان ارباع نیشابور از چهار بخش یاد کرده که عبارتند از :

ربع ریوند از حد مسجد جامع تا مزرعه احمدآباد، اول حدود بیهق. … مشتمل بر زیاد از ۵۰۰ دیه که بعضی را یک قنات بود یا دو یا سه یا چهار یا پنج. و ریوند که ربع به آن منسوب است قریه کبیره معموره بود. بانی آن انوشیروان عادل. درو مسجد جامع منیع رفیع و خانقاه های بسیار. و در اول اسلام، حکام ماوراء النهر سه برادر بودند محمد و عطریف و مسیب. هر سه از ریوند. هر یک در آن مملکت درهم و دینار بسیار زدند و آثار آن پیداست.

ربع شامات از مسجد جامع تا حدود پشت ( بُشت ). طول آن شانزده فرسخ و عرض آن از حدود بیهق تا رخ، چارده فرسخ. قرای آن سیصد زیاده بود. راه فارس و کرمان از سوی قهستان بر آن است.

ربع مازل از همه ارباع قری بیشتر دارد.

ربع بشفروش ( بشتفروش ) وسیع‌ترین و آبادترین ربع نیشابور بوده، زردآلو و انگور آن معروف و روستاهای خرق (خرو) و بشتفروش در این ربع قرار داشته‌اند. یاقوت حموی این کلمه را بُشْتَنْفُروش ضبط کرده که احداث ملک آن را به گشتاسب ( بشتاسب ) نسبت داده و دارای 126 قریه بوده است ( حاکم نیشابوری، 1375 ).

به گفته مقدسی نیشابور در قرن چهارم هجری دارای چهار روستای بسیار حاصلخیز ( مجموعه روستایی )  و با شهرت بسیار بوده و روستاهای چهارگانه مزبور عبارت بودند از: شامات، ریوند، مازول و بشته فروش ( مقدسی، ١٩٠٦میلادی ). یاقوت حموی نیز گوید بشت فروش مشتمل بر ۱۲۶ دهکده بوده است و از باغ‌های آن زردآلوی بسیار به دیگر نواحی صادر می گردید ( لسترنج، 1364 ).

حمله تركان غز ماوراء النهر در قرن ششم هجری ( سالهای 548 و 556 هجری ) و یورش مغولان به ایران در اوایل قرن هفتم هجری ( سال 618  هجری )، اسفبارترین خسارتهای تاریخی را بر پیکره شهر نیشابور و تعداد کثیری از روستاهای منطقه وارد نمودند، اما حاکمان محلی پس از ویرانی شهرها، اندکی بر توسعه روستاهای منطقه همت گماشتند. مغولان كه اصولاً مخالف شهرنشینی بودند، صدها شهر پرجمعیت را به آتش كشیده، ویران كردند و میلیونها نفر را از دم تیغ گذراندند. از این رو گروههای زیادی از مردم به روستاهای امن و مناطق كوهستانی كشور پناه بردند و دسته ای از آنها مجبور به كوچ نشینی و تغییر مكان زندگی خود شدند تا از تعرضات به دور مانند. نواحی روستایی نیشابور در دوره های بعدی تاریخی تا پایان حکمروایی افشاریه اندکی با فزونی جمعیت و آبادانی مواجه شدند اما این ثبات دیری نپایید و حمله افغانها و به دنبال آن تركتازی نادر و تزلزل زندیه باعث فروپاشی دوباره نظام اجتماعی و نیز وقوع كشتارهای فراوان در نیشابور و روستاهای پیرامونی آن شد.

با روی كار آمدن قاجار و كم شدن قلمرو ایران و بروز جنگهای خونین، جمعیت ایران و از جمله جمعیت روستاهای نیشابور به شدت كاهش یافت و توسعه نظام خانخانی در روستاها و اعمال فشار بر رعایا موجب فزونی فاصله بین دولت و روستاییان گردید. انقلاب مشروطیت باعث قیام ملی گردید، پس از مشروطیت مجدداً قدرت خانها توسعه یافت و هر واحد روستایی بصورت یك سرزمین مجزا اداره شد. در اواخر دوره قاجاریه ( 1296-1298 هجری ) به سبب بروز تحولات سیاسی بین المللی نظیر جنگ جهانی اول و اشغال ایران توسط استعمارگران روس و انگلیس و ایجاد قحطی ساختگی توسط انگلیسی ها که به هولوکاست 9 میلیون ایرانی به دست بریتانیای کبیر معروف گردید ( خبرگزاری مشرق، 1391 )، بخش بزرگی از جمعیت کشور و به ویژه جمعیت روستایی و روستاهای نیشابور نابود گردیدند. از جمله در کتابچه نیشابور ( تالیف به سال 1296 هجری ) از این قحطی با نام « سال مجاعه » یاد شده است که بر اثر خشکسالی، قحطی و بیماریهای واگیر ساکنین بسیاری از روستاها (اردوی، بازحیدره، ترخاص و . . . ) متوفی یا فراری شده و در نتیجه خالی از سکنه شدند ( درودی، 1382 ).

 

اعتماد السلطنه در سال ۱۳0۰ قمری شرحی از بلوکات نیشابور به دست داده و شمار آنها را ۱۲ عدد یاد کرده است.  وی سپس درباره موقعیت هر کدام از آنها شرح کوتاه به دست داده و از شماری از روستاها یاد کرده است. بر اساس تقسیم بندی اوایل دوره پهلوی این منطقه با افزودن سرولایت به آن دارای ۱۳ دهستان بوده است این ۱۳ دهستان عبارت بودند از: 1- اسحاق آباد با ۲۰ قریه، 2- اردوغش با ۱۲ قریه، 3- اربقایی با ۷ قریه، 4- بار و معدن با ۲۴ قریه، 5- تحت جلگه با ۵۹ قریه، 6- درب قاضی با ۱۵۳ قریه، 7- ریوند با ۱۱۳ قریه، 8- زبرخان با 30 قریه، 9- سرولایت با ۶۷ قریه، 10- طاغنکوه با ۲۷ قریه، 11- عشق‌آباد با ۷۵ قریه، 12- مازول با ۲۳ قریه و 13- ماروسک با ۳۵ قریه. بر اساس منبع یاد شده تعداد روستاهای نیشابور جمعاً ۶۶۲ عدد بوده است ( درودی، 1382 ).

در دوره پهلوی نه تنها اقدامات عمرانی خاصی در روستاهای کشور انجام نشد بلکه با سرازیر شدن درآمدهای نفتی به سوی شهرها، سرآغازی بر اتکاء اقتصاد ایران به فروش این ماده خام و کاهش وابستگی اقتصاد شهرها به روستاها رقم خورد و از سوی دیگر با افزایش واردات انواع کالاها و حتی محصولات کشاورزی به کشور، روند کاهش جمعیت روستایی به دلیل بروز مهاجرتهای گسترده روستاشهری آغاز گردید. از دهه 1330 پهلوی دوم با اهداف مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی اقدام به اجرای اصلاحات ارضی به منظور کاستن از قدرت خانها و نظام ملوک الطوایفی، مدرن کردن اقتصاد، رونق شهرنشینی و رسیدن به انقلاب سفید نمود و نتیجه این اقدامات مهاجرت های وسیع روستائیان منطقه به نیشابور و نابودی بخش عظیمی از سرمایه های مادی و انسانی روستاها شد.

در کتاب فرهنگ جغرافیایی ایران در سال 1329 هجری، شهرستان نیشابور مشتمل بر 4 بخش حومه ( مرکزی ) با 280 دیه، بخش سرولایت با 67 دیه، بخش فدیشه با 151 دیه، بخش قدمگاه با 57 دیه و در مجموع نیشابور با 634 آبادی  و حدود 180 هزار نفوس معرفی شده است که البته جمع روستاهای بخش ها رقم کمتری را نشان می دهد ( فرهنگ جغرافیایی ایران، 1329 ).

در سال 1335 به عنوان اولین سرشماری رسمی کشور، شهرستان نیشابور مشتمل بر 4 بخش قدمگاه، حومه، فدیشه و سرولایت، 13 دهستان و یک شهر ( نیشابور ) و 634 روستای دارای سکنه و حدود 632 روستای خالی از سکنه بوده است ( وزارت کشور، 1338، 10-3 ).

در سال 1345 شهرستان نیشابور مشتمل بر همان 4 بخش و 13 دهستان و با اندکی افزایش تعداد روستاها به  698 روستای دارای سکنه افزایش یافت و علاوه بر شهر نیشابور، شهر خرو علیا نیز به تعداد نقاط شهری افزوده شد ( سازمان برنامه و بودجه، 1346 ).

در سال 1355 تعداد روستاهای دارای سکنه 690 روستا سرشماری گردید و علاوه بر شهر نیشابور و شهر خرو علیا، شهر درود نیز به تعداد نقاط شهری افزوده گردید ( سازمان برنامه و بودجه، 1356 ).

در سال 1365 از 1332 روستا و نقطه سکونتی نیشابور، روستاهای دارای سکنه 632 روستا ( سازمان برنامه و بودجه، 1366 ) معرفی شد.

در سال 1375 بخش جدید میان جلگه به عنوان پنجمین بخش شهرستان شکل گرفت و تعداد دهستان ها نیز به 15 واحد افزایش یافت. دهستان اربقائی از بخش سرولایت نیشابور منتزع و به شهرستان سبزوار ملحق شد. با توجه به ادامه تحولات شهرنشینی و مهاجرت روستائیان به شهرها و همچنین جدایی دهستان اربقائی، تعداد روستاهای دارای سکنه نیشابور به 609 روستا کاهش یافت، روستاهای خالی از سکنه نیز معادل 1050 روستا سرشماری گردید و 3 شهر نیشابور، درود و بزغان به عنوان نقاط شهری شناخته شدند ( سازمان برنامه و بودجه، 1376 ).

در سال 1385 تعداد شهرها به رقم 7 واحد رسید، تعداد بخش ها با اضافه شدن بخش جدید طاغنکوه به رقم 6 واحد و تعداد دهستان ها نیز به رقم 17 دهستان و تعداد روستاها نیز معادل  503 روستا سرشماری گردید ( پورتال مرکز آمار ایران، 1386 ).

در سال ۱۳۸۶ با جدایی بخش تخت جلگه، تاسیس شهرستان جدید فیروزه در تقسیمات کشوری به تصویب رسید و از محدوده جغرافیایی نیشابور خارج گردید ( پورتال وزارت کشور ) و با توجه به جدایی شهرستان فیروزه ( با 3 دهستان و 88 روستا )، تعداد روستاها نیز به 415 روستا کاهش یافت. بین سال 1386 تا سال 1395 تغییرات تقسیمات کشوری مشتمل بر پیوستن مجدد بخشی از روستاهای الحاقی به شهرستان فیروزه به نیشابور بود. بر این اساس در سال 1395 تعداد روستاهای دارای سکنه به 418 واحد رسید ( پورتال مرکز آمار ایران، 1396 ).

در تیرماه سال 1399 نیز بخش زبرخان از محدوده جغرافیایی نیشابور جدا شده و شهرستان جدید زبرخان ( با 65 روستا ) تاسیس گردید بنابراین شهرستان نیشابور طبق آخرین تقسیمات کشوری ایران ( سال 1400 ) مشتمل بر 4 شهر، 3 بخش، 10 دهستان  و 353 روستای دارای سکنه می‌باشد.

به طور کلی تعداد روستاهای شهرستان نیشابور تا پیش از سال 1300 شمسی بالغ بر 1300 روستا دارای سکنه و خالی از سکنه بوده که بر اساس شواهد آماری طی دوره های بعدی روستاهای دارای سکنه آن حداکثر 698 روستا در دوره 1345 و حداقل 609 روستا در دوره 1375 متغیر بوده است. به جز الحاق دهستان اربقایی نیشابور با چندین روستا به شهرستان مجاور در دوره 75-1365، تحولات روستانشینی منطقه شامل کاهش ( خالی از سکنه شدن ) روستاها به دلیل بروز خشکسالی های مکرر و خشک شدن قناتها، تبدیل برخی روستاها به مزارع کشاورزی با چاههای آب، تبدیل برخی روستاها به شهر، مهاجرت ساکنین روستاهای زیر 20 خانوار به روستاهای پرجمعیت یا شهرهای مجاور و . . . بوده است. علاوه بر دلایل فوق، ایجاد شهرستانهای جدید فیروزه و زبرخان پس از سال 1385 نیز سبب شده تا محدوده جغرافیایی و به تبع آن تعداد روستاهای نیشابور دچار تحول و کاهش شدید شده باشد.

با توجه به داده های جدول شماره 1 مشخص شده است درصد جمعیت روستایی نیشابور همواره طی 60 سال اخیر از جمعیت روستایی استان بیشتر بوده است اما با این وجود در دوره های مورد بررسی بین 4/8 تا 12/8 درصد از جمعیت روستانشین منطقه کاسته و بر جمعیت شهرنشین افزوده شده است. بیشترین کاهش جمعیت روستانشین در دوره 95-1385 با 12/8 درصد و پس از آن در دوره 85-1375 با 11/2 درصد بوده است که از دلایل عمده آن افزایش مهاجرت روستائیان منطقه به شهرها و به ویژه شهر نیشابور و همچنین تبدیل روستاهای قدمگاه رضوی ( 1375 )، خرو ( 1378 )، عشق آباد ( 1380 )، چکنه سفلی ( 1381 ) و  بار ( 1387 ) به شهر بوده است. در ادامه ویژگیهای روستانشینی در هر یک از بخشهای منطقه تشریح و معرفی شده اند.

  • کتابچه نیشابور- گزارش روستاهای نیشابور در سال 1296 قمری⇐
  • روستاهای نیشابور در کتاب فرهنگ جغرافیایی ایران در سال 1329، انتشارات دایره جغرافیایی ستاد ارتش⇐

 

– جغرافیای روستایی بخش سرولایت

بخش سرولایت یکی از قدیمی ترین بخشهای شهرستان نیشابور است که با توجه به وسعت آن ( 1046 کیلومتر مربع ) در شمال نیشابور و استقرار تعداد 43 روستای دارای سکنه (60 روستای) در این بخش، به طور متوسط محدوده جغرافیایی هر روستای مسکون سرولایت برابر با 24/3 کیلومتر مربع می باشد. بر اساس آمار رسمی سال 1395 نیز در این بخش 4932 خانوار و جمعیتی معادل 14664 نفر سکونت داشته اند و تراکم جمعیت بخش معادل 14 نفر در هر کیلومتر مربع است و از نظر جمعیت و تراکم، چهارمین و آخرین رتبه شهرستان را دارا می باشد. امتداد ارتفاعات بینالود در قسمت شرق، شمال و پیشکوههای جدا افتاده ارتفاعات بینالود در غرب بخش، سبب شده تا حداقل ارتفاع روستاهای سرولایت از 1500 متر کمتر نباشد و 33 روستای بخش معادل 76/7 درصد در نواحی کوهپایه ای، کوهستانی یا دره ای و 10 روستا معادل 23/3 درصد در نواحی دشت قرار داشته باشند. روستاهای سرولایت به علت دوری از مرکز شهرستان و وجود شرایط کوهستانی، غالبا جمعیتش طی دوره های گذشته دارای روند کاهشی بوده است.

در حال حاضر (سال 1400) روستاهای دارای سکنه سرولایت (43 روستا) معادل 3/12 درصد روستاهای مسکون شهرستان نیشابور (353 روستا) می باشند و از نظر جمعیت روستایی نیز این بخش با 13283 نفر در سال 1395، 8/4 درصد جمعیت روستایی شهرستان را در خود جای داده است. از نظر وضعیت راههای روستایی، 27 روستا معادل 62/8 درصد روستاها از راه ارتباطی آسفالته، 11 روستا معادل 25/6 درصد از جاده شوسه و 5 روستا معادل 11/6 درصد از راه روستایی خاکی برخوردار می باشند. تمامی روستاهای سرولایت از خدمات برق سراسری برخوردار بوده و در 36 روستا معادل 83/7 درصد، سامانه تصفیه آب بهداشتی وجود دارد و مابقی روستاها ( 7 روستا ) فاقد خدمات سامانه تصفیه آب بهداشتی می باشند.

– جغرافیای روستایی بخش مرکزی نیشابور

این بخش از نظر وسعت، جمعیت و تعداد آبادی، یکی از بزرگترین بخشهای شهرستان و استان خراسان رضوی و حتی کشور به شمار می‌رود که دارای 5 دهستان، 2 شهر و 233 پارچه آبادی دارای سکنه و 176 روستای دارای شورا و 152 دهیاری فعال می‌باشد که در حال حاضر از نظر جمعیت در رتبه دوم بخش‌های استان قرار داشته و جمعیت آن از 68 بخش دیگر استان بالاتر می‌باشد.

بر اساس آمار رسمی سال 1395 در این بخش 107345 خانوار و جمعیتی معادل 341182 نفر سکونت داشته اند. تراکم جمعیت بخش با 146/3 نفر در هر کیلومتر مربع از متوسط تراکم استان ( 55 نفر ) بسیار بالاتر بوده و از نظر جمعیت شهری رتبه دوم استان را پس از مشهد مقدس دارا می باشد.

بخش مرکزی همچنین دارای 450 روستا بوده که 233 روستای آن مسکون است و از نظر تعداد نقاط روستایی معادل 66 درصد روستاهای مسکون شهرستان نیشابور را شامل می شود و از نظر تعداد روستاها نیز دارای جایگاه دوم استان پس از روستاهای بخش مرکزی مشهد مقدس ( 238 روستا ) می باشد و جمعیت روستایی بخش نیز با 23089 خانوار و 73042 نفر در سال 1395، معادل 46/2 درصد جمعیت روستایی شهرستان را شامل شده است. از نظر جمعیت بخش مرکزی نیشابور از مجموع جمعیت شهری و روستایی 15 شهرستان استان ( داورزن، بجستان، کلات، خوشاب، فیروزه، جغتای، مه‌ولات، خلیل‌آباد، جوین، باخرز، رشتخوار، زاوه، بینالود، درگز و بردسکن ) بالاتر می‌باشد.

از نظر وضعیت طبیعی، 44 روستای بخش معادل 18/9 درصد آنها در نواحی کوهپایه ای، کوهستانی یا دره ای و 189 روستا معادل 81/1 درصد در نواحی دشت استقرار داشته اند. حدود 13 روستای بخش مرکزی که در پیرامون شهر نیشابور قرار داشته اند طی 20 سال اخیر در این شهر ادغام گردیده و از سوی دیگر ساکنین بخش بزرگی از روستاهای زیر 20 خانوار نیز به شهر نیشابور مهاجرت نموده اند.

از نظر وضعیت راههای روستایی، 171 روستا معادل 73/4 درصد روستاها از راه ارتباطی آسفالته، 57 روستا معادل 24/5 درصد از جاده شوسه یا شنی و 5 روستا معادل 2/1 درصد از راه روستایی خاکی برخوردار می باشند. تمامی روستاهای بخش مرکزی از خدمات برق سراسری برخوردار بوده و در 140 روستا معادل 60/1 درصد، سامانه تصفیه آب بهداشتی وجود دارد و مابقی روستاها ( 93 روستا ) فاقد خدمات سامانه تصفیه آب بهداشتی می باشند. 86 روستای بخش معادل 36/9 درصد روستاها نیز از گاز لوله کشی سراسری برخوردار شده اند و طی سالهای اخیر روند گازرسانی به سایر روستاها افزایش یافته است.

ورود به پورتال

امامزاده محمد محروق

جغرافیای روستایی میان جلگه

بانو مریم اسلامی

فهرست