25 فروردین ماه روز ملی یزرگداشت عطار نیشابوری و 28 اردیبهشت روز ملی خیام نیشابوری گرامی باد.
آوازه شخصیتهای بزرگ تاریخی، محصور در یک زمان نمانده و همواره، نسلهای آینده را متأثر کردهاست.
بزرگمردانی که قرنها پیش زیستهاند؛ اما هنوز جهانی وامدار نوع نگاه یا آثار آنان است.
25 فروردین به بهانه بزرگداشت شاعر نامی ایرانی، «شیخ عطار نیشابوری»، نگاهی کوتاه به زندگی این هنرمند پرآوازه خواهیم داشت.

«محمدرضا شفیعی کدکنی»، در مقدمهای که بر «منطقالطیر» نوشته، اشاره میکند که شخصیت عطار در «ابر ابهام» است و تنها میدانیم که او در نیمهی دوم قرن شش و ربع اول قرن هفتم میزیستهاست، زادگاه او نیشابور و نامش، آنگونه که عطار گاهی در اشعارش به همنامی خود با پیامبر اسلام اشاره میکند،«محمد» بودهاست.
عطار، داروسازی و داروشناسی را از پدرش آموخت و در عرفان مرید سلسلهی خاصی از مشایخ تصوف نبود و به کار عطّاری و درمان بیماران میپرداخت.
ازین باب در بیشتر شعرهایش از خود به نام «عطار»یاد میکند، گاهی نیز لفظ «فرید» را که مخفف لقبش«فریدالدین» است، برای تخلص میآورد.
وی علاقهای به مدرسه و خانقاه نشان نمیداد و دوست داشت راه عرفان را از داروخانه پیدا کند؛ علاوه بر این شغل عطاری، عامل بینیازی و بیرغبتی عطار به مدحگویی برای پادشاهان شده بود.
آثار به جا مانده از وی بسیار ارزشمند و گرانبها هستند.
در این راستا میتوان به دیوان اشعار، اسرارنامه، الهینامه، منطق الطیر و… اشاره کرد و همچنین آثار منثور وی شامل اخوانالصفا و تذکرةالاولیا است.
مرگ این شاعر نامی و پرآوازه در سال ۶۱۸ هجری قمری، به هنگام حملهی مغول بود و در نزدیکی دروازه شهر به دست سربازان مغول رقم خوردهاست و متاسفانه، تمام آثار وی سوزانده شد و آثاری که از وی در دست است، تنها آثاریست که قبل از حملهی مغول، به سایر شهرها برده شده بودند.
آرامگاه فریدالدین عطار نیشابوری، در محله باستانی شادیاخ نیشابور واقع شدهاست.

۲۸ اردیبهشت ماه زاد روز حکیم عمر خیام نیشابوری شاعر، فیلسوف، ریاضیدان، منجم و طبیب مشهور ایرانی و روز بزرگداشت وی می باشد که در تقویم ملی فرهنگ ایران ثبت شده است.
خیام نیشابوری ، شاعر، فیلسوف، ریاضیدان، منجم و طبیب مشهور و از بزرگان علم و ادب اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم است که به قولی در ۲۸ اردیبهشت ۴۲۷ خورشیدی به دنیا آمد. حکیم ابوالفتح عمر بن ابراهیم از آنجا که افکار عمیق فلسفی خود را در قالب رباعیات فصیح درآورد و ابیاتی سرود که نمونه بارزی از فصاحت و روانی و بلندی معنا باشند، به عنوان شاعری خردگرا در سراسر جهان مشهور است.
زندگی حکیم همچون عقاید و اندیشههای ژرف و پوینده او در هالهای از ابهام فرو رفته است و افسانههایی که به این دانشمند بزرگ نسبت دادهاند حقایق و زندگی او را تا حدودی با داستانهایی غیر واقعی درآمیخته است. بنابر شواهد خیام در ۲۸ اردیبهشت سال 439 ه.ق در نیشابور، شهری که به آن عشق میورزید و بخش مهمی از ایام عمرش را در آن گذارند، به دنیا آمده است. دوران کودکی و ،نوجوانی حکیم نیز کاملا مشخص نیست ولی بطور قطع وی مطالعات خود در زمینه علوم معمول آن روز را در نیشابور سپری کرده و به سبب نبوغ ذاتی و ذهن خلاق و استعداد والای خویش به دستاوردهای شگرفی نایل آمده است.
حکیم عمر خیام ظاهرا پس از کسب علوم و معارف عصر خویش رهسپار سمرقند گشت و در این شهر مورد توجه امیر قرخانیان شمسالملک نصربن ابراهیم قرار گرفت و رساله معروف خود درباره جبر را نیز در همین زمان به رشته تحریر در آورد.
خیام سپس عازم اصفهانشد و به خدمت ملکشاه سلجوقی درآمد و به اصلاح تقویم ایرانی و بنای رصدخانهای در اصفهان همت گماشت.سلطان ملکشاه در دوره سلطنت خویش حکیم جوان را سخت گرامی داشت و امکانات فراوانی برای فعالیتهای علمی در اختیار خیام گذاشت. پس از روی کار آمدن سلطان سنجر سلجوقی حکیم عمر خیام که در زمره ندمای خاص سلطان ملکشاه بود به خدمت وی درآمد و حتی سلطان را که دچار آبله سختی شده بود مورد معالجه و درمان قرارداد ولی سنجر هیچگاه نظر مساعدی نسبت به خیام نداشت. از این روی وی مدتی کوتاه پس از بر تخت نشستن سلطان سنجر به زادگاه خویش نیشابور بازگشت و باقیمانده عمرش رادر این شهر به انزوا و گوشه نشینی گذارند. حوادث اواخر عمر خیام ناقص و ناکافی است.
در فاصله شانزده سال آخر عمر حکیم کمتر اطلاعی از زندگی وی در دست است. خیام ظاهرا کماکان به مطالعه و تدریس مشغول بوده و بویژه کتابهای فلسفی ابوعلی سینا را، که او را استاد خود میدانسته است، عمیقا مطالعه و بررسی میکرده است.
حکیم عمر خیام اگرچه در حال حاضر بیشتر به سبب رباعیات شیرینش معروف گشته است ولی چندان شعر و شاعری را جدی نمیگرفت و شاید تا حدودی نیز شان خود را بالاتر از پرداختن به سرایش شعر میدانسته است. در واقع بیان نظم در آثار خیام برای بیان مفاهیم فلسفی خاص او بوده است.