چگونگي آب و هواي شهر نیشابور توسط دو عامل مهم زير تعيين مي شود:
1- با توجه به توده هاي مهم هوا ( جريان هاي هوايي سيبري، مديترانه اي، شمالي و غربي اقيانوس اطلس، موسمي اقيانوس هند و صحرايي عربستان ) كه به طور كلي شمال شرق كشور را تحت تأثير خود قرار مي دهند؛
2- ارتفاع و جهت رشته كوه هاي بينالود و كوه سرخ كه دشت نيشابور را احاطه كرده اند.
تابستان هاي طولانيِ خشك و گرم و زمستاني سرد و كوتاه از خصوصيات آب و هوايي منطقه مي باشد. با توجه به اختلاف زياد ارتفاع ( حدود 2100 متر ) بين مقر شهر و كوه هاي منطقه، شرايط خاص آب و هوايي در اين شهر حاكم مي باشد. موقعیت دشتی شهر و متاثر شدن از شرایط آب و هوایی کویر مرکزی ایران سبب شده تا این منطقه بر اساس طبقه بندي با روش هاي استاندارد نظير: آمبرژه، دومارتن، كنراد و سيلياننيف داراي اقليم مناطق نيمه خشك سرد تا معتدل باشد ( طاهری، 1384).
از نظر منابع آب شهری، امروزه ساکنین شهر نیشابور برای مصارف شرب از آب بهداشتی 8 مخزن به ظرفیت 50 هزار متر مکعب و 38 حلقه چاه عمیق ( 12 حلقه در حال آماده سازی ) استفاده می کنند و برای فعالیت های کشاورزی و باغداری نیز عمدتا از بخشی از سیلاب آب رودخانه فاروب رومان و چندین حلقه چاه عمیق و نیمه عمیق بهره می برند ( اداره آبفای شهر نیشابور، 1399 ).
با توجه به موقعیت توپوگرافی شهر نیشابور و استقرار بخش غربی بافت مسکونی آن در حواشی بستر و مسیل رودخانه فاروب رومان، حدود 30 درصد بافت مسکونی، مزارع و باغات محلات دهنو خالصه، کلاغان، رنج آباد، سرآب کوشک، کریم آباد، ده حلاج و محلات جنوبی غربی شهر در معرض سیلاب با میزان متوسط بوده که البته طی 20 سال اخیر به دلیل ایجاد بندهای انحرافی در نزدیکی روستای میرآباد و دیوارچینی حاشیه مسیل مذکور در محدوده شهری، میزان خطر پذیری آنها کاهش یافته است ولی با این وجود در صورت بروز بارندگی های شدید با طول مدت زیاد، احتمال بروز خسارت های مالی به ویژه به مزارع و باغات شهر و بخشی از بافت مسکونی در غرب شهر وجود دارد ( تحقیقات میدانی، 1399 ).
از نظر زمین شناسی محدوده جغرافیایی نیشابور به عنوان بخشی از فلات ايران بر روی کمربند چين خورده آلپ – هيماليا قرارگرفته است که در اثر حرکات کوه زايی و خشکی زايی بارها تغيير شکل داده، گاهی از زير آب بيرون آمده و زمانی در زير درياها مدفون شده است. این منطقه در دو بخش: زون سبزوار و زون بینالود واقع شده و مورد مطالعه قرار گرفته است. زون سبزوار از شرق نیشابور تا سر کویر سمنان را در بر میگیرد و شامل کمربند فلززایی و کانی سازی است و زون بینالود در نتیجه برخورد صفحه توران و ایران مرکزی و بسته شدن دریای پالئوتتیس تشکیل شده و حداقل تحت تاثیر دو فاز کوهزایی قرار گرفته است. در زون بینالود رسوبات ژوراسیک در بسیاری از نقاط به طور هم شیب رسوبات پالئوزوئیک و مجموعه دگرگونی را می پوشاند و در کنگلومرای قاعده ای آن میتوان قطعات مختلف و فراوانی دگرگونی و آذرین پالئوزوئیک را پیدا کرد. قديمی ترين سنگهای شناخته شده منطقه مربوط به رسوبات نهان زيستی (پرکامبرين) است و رسوبات دوران ديرينه زيستی ( پالئوزوئيک ) به صورت اندک و پراکنده در قسمتهای مختلف ديده می شود. در بخش جنوبی شهر و دشت نیشابور واحدهایی نظیر تراس ها و مخروط های افکنه، سنگ های رسوبی ولکانیکی، کنگلومرای ولکانیک، توف، مارن، گابرو، آندزیت و . . . که بیشتر بخش های دشتی آن اختصاص به اراضی زراعی یافته است، وجود دارد.
دشت نیشابور در معنای وسیع آن به چین خوردگی فرورفته ای میان دو برجستگی ارتفاعات بینالود و پیشکوه های کوهسرخ مربوط است که به وسیله رسوبات دوران چهارم که بر روی زیرساز میوسن و پلیوسن قرار گرفته، ایجاد شده است و شاهد آن نیز ساخت های انتیکلینالی است که در درون آن میوسن بوده و در شرق منطقه هموار می گردد. به طور کلی بخشی از محدوده شهر نیشابور در حوضه رخنمون قدیمیترین سازندهای زمین شناسی منطقه مربوط به پره کامبرین هستند که از کالک، شیت و فیلیت (شورم) و دولومیت های متبلور سلطانیه تشکیل شده است. این سازند ها در شمال شرق حوضه رخنمون دارند. سازندهای دوران اول شامل ماسه سنگ های کوارتزیتی لالون، دولومیت و آهک دولومیتی و شیل ( میلا )، سنگ آهک مارنی (نیور)، سنگ آهک و دولومیت (بهرام) و کوارتزیت متبلور شده است که در شمال دشت، در ارتفاعات بینالود رخنمون دارند.
سازندهای دوران دوم زمین شناسی از فیلیت مشهد، سنگ آهک خاکستری روشن، سنگ آهک نخودی روشن (ژوراسیک ) و کالروملنژها ( آمیزه رنگین) تشکیل شده است. این سازندها در شمال شهر و در ارتفاعات بینالود تا ناحیه مشهد گسترش یافته اند. تشکیلات میوسن به صورت رسوبات مارنی-گچی و نمکی همراه با ماسه سنگ با رنگهای مختلف وجود دارد. این تشکیلات در سرتاسر حاشیه شمالی و قسمتی در جنوب دشت و اطراف شهر گسترش یافتهاند. تشکیلات میوسن کاملاً غیرقابل نفوذ بوده و در بعضی نقاط سبب شوری آب زیرزمینی میگردند.
رسوبات پالئوژن و نئوژن در حاشيه شمالي دشت نیشابور و شهر نیشابور تحت تأثير حركات تكتونيك پيشكوههاي بينالود قرار دارند بنابراین از نظر زلزله خیزی، شهر نیشابور تحت تأثیر گسل لرزه زا بينالود قرار دارد و با توجه به این که بخشی از شهر در رسوب هاي ريزدانه، منفصل و سنگهاي مارني – ژيپسي نئوژن و سطوح رسي دامنه های رشته کوه بینالود قرار گرفته است، در صورت عبور امواج زلزله از پتانسيل خطر نسبتاً متوسط و واگرائی در خاک خشک منطقه برخوردار می باشد، اما به دلیل این که اغلب سازه های مساکن قدیم شهر در بافت مرکزی و فرسوده شهر قرار دارند، احتمال سقوط و ریزش مصالح ساختماني و جريان آنها در داخل معابر زیاد بوده و خسارت های سنگین مالی و جانی نیز متصور می باشد ( برکشاهی، 1390 ). ضمن این که سوابق بروز زلزله های ویرانگر تاریخی در نیشابور نشان از اهمیت موضوع و ضرورت مقاوم سازی مساکن و رعایت ضوابط خاص ساختمان سازی در دشت نیشابور را نشان می دهد.
2- بررسی نظریه های پیدایش و توسعه شهر
بررسی بخشی از مهمترین نظریات پیدایش شهرها در ایران و تطابق آنها با پیدایش شهر نیشابور نشان می دهد نیشابور از جمله شهرهای کهن ایران زمین است که درباره تاریخ شکل گیری و توسعه شهری آن انبوهی از منابع معتبر تاریخی وجود دارد و در بسیاری از نظریه های مطرح شهرنشینی، از پیدایش این شهر به عنوان شاهد نظریات استفاده شده است. بنابراین به نظر می رسد بازشناسی جغرافیای تاریخی نیشابور با بررسی دلایل پیدایش شهر امکان پذیر و راهگشا خواهد بود. شایان ذکر است توضیحات مفصل هر نظریه در کتاب جغرافیای شهرستان منطقه نیشابور که در این پورتال از آن رونمایی خواهد شد، آمده است.
- عامل سرزمینی ( جغرافیائی، طبیعی و اقلیمی )
شامل شرایط طبیعی _اقلیمی مناسب و قرار گرفتن در مسیرهای مهم ارتباطی منطقه ای و ملی
- نظریات تقسیم اجتماعی كار و پیدایش اضافه محصول اقتصادی:
بر اساس این نظریه روند طبیعی پیدایش شهر نیشابور نتیجه تجمع منافع اقتصادی روستاهای پیرامونی آن و موقعیت مرکزی نیشابور در دشت حاصلخیز و در مسیر اصلی ارتباط اقتصادی و تجاری شرق ایران با نواحی مرکزی و جنوبی ایران همان گونه که در کتاب تاریخ نیشابور به آن اشاره شده، بوده است.
- بازسازی مناسبات شهری به مثابه روش ایجاد شهر
گاه پیدایش شهرها در ایران به دنبال احیاء و بازسازی مناسبات شهری در شهرهایی که قبلا انحطاط یافته و از موقعیت شهری ساقط شده بودند، دیده می شود. در صورتی که روایت منابع تاریخی از تأسیس شهرهای کهن ملاک قرار گیرد، روال فوق باید به عنوان جریانی مهم در پیدایش شهرهای ایران به شمار آید. در این الگو شهر زوال یافته، در نتیجه تغییر شرایط اقتصادی ـ اجتماعی و سیاسی، كه گاه در نتیجه رشد مناسبات اقتصادی، پیدایش حكومتی متمركز یا اهمیت یابی مجدد یك منطقه ( بنا به استعدادهای طبیعی و ارتباطی آن ) رخ می داد و استقرار مجدد شهر را بر جایگاه شهر کهن موجب می شد. در واقع قصه ویرانی شهرها توسط حاكمان خشمگین و احیای مجدد آنها در دوره های بعد، در تاریخ شهری ایران مکرر رخ داده است و دوره مغولان و تیموریان از این نظر مثال زدنی است. سرگذشت شهرهای بخارا، هرات، گنجه، نیشابور و دیگر شهرها که پس از ویرانی، توسط حکام بعدی احیاء شدند. از این جمله هستند.
در تاریخ شهری ایران نقش حكومت در روند تأسیس و تکامل مناسبات شهرنشینی به مانند علتی مهم در نظر گرفته می شود. بر این اساس گاه شهر به عنوان مركز اداری و سیاسی و محل استقرار حكمران در آن ( پایتخت )، تأسیس می شد و ممکن بود پیدایش یك شهر با شكل گیری حكومت توأم می شد و یا یک شهر در گسترش قلمرو حکومتها و تامین مایحتاج لشکرکشیها نقش کلیدی ایفا نموده است. در كتب و آثار برخي مورخان و جغرافي نويسان مشهور اسلامي به وقايعي نظير به سلطنت رسيدن قباد، پسر فيروز، فرزند يزدگرد ( در دوره ساساني )، نبرد او با برادرش بلاش و وليعهدي انوشيروان اشاره شده كه بخشي از اين وقايع در ابرشهر (نيشابور) اتفاق افتاده است. اهميت اين شهر در آن زمان و نيز در دوران زمامداري يزدگرد دوم ( 438-457 ميلادي ) در شمار شهرهايي چون مرو ، سمرقند ، غزنه و شهرهاي مهم خراسان بزرگ بوده است ( یعقوبی، 1362). در كتيبه شاپور اول كه ويژه پيروزي او در مناطق شرقي ايران است و از مناطق « پرثو »، « مرو »، « هرات »، « سغد » و « ابرشهر » نام مي برد، دليل واضحي بر وجود ابرشهر ( نيشابور ) مي باشد كه به هر حال همانند شهرهاي ديگر، حکومت ساسانی در شکل گیری آنها و یا در توسعه شهری آنها تاثیر گذار بوده اند. ( لوكونين، 1350).
همچنین تاریخ نویسان و جغرافی نگاران دیگری نظیر مقدسی ( ۱۳۶۱ )، حدود العالم ( ۱۳۶۲)، ابن رسته ( ۱۳۶۵)، ابن حوقل ( ۱۳۶۶)، ابن فقیه ( ۱۳۴۹)، اصطخری ( ۱۳۷۳) و حاکم نیشابوری ( ۱۳۷۵) نیز جغرافیای اداری و سیاسی دشت نیشابور را اینگونه توصیف کردهاند که نیشابور به عنوان یک مرکز قدرتمند سیاسی در قرون اولیه اسلامی دارای چهار ربع یا خوره و ۱۲ روستا یا رستاق بوده است و از آنجا که در هیچ نوشته جغرافیایی برای خوره و رستاق های نیشابور، شهری به عنوان مرکز اداری ذکر نشده، به نظر میرسد تمامی مراکز جمعیتی پراکنده در استان نیشابور، از همان شهر نیشابور فرمان می بردند و عامل و از توابع آن بوده اند.
در دوره ساسانیان اطلاعات درخوری در باب نقش پرستشگاهها در شكل دهی مناسبات اقتصادی و تجاری مناطق شهری در دست است. در دوره های کهن بنیادگذاری برخی از شهرها بر اساس سابقه وجود آتشكده ای در آن محل یا ظهور شهری بر گرد آن روی داده است. در ميان آتشكده هاي بسياري كه در ايران بوده است، سه آتشكده اهميت برتر و ويژه اي داشته كه يكي از آنها آتشكده آذربرزين مهر ( آتش كشاورزان ايران زمين )، واقع در كوهستان ريوند در شمال غربي نيشابور بوده است. وجود اين آتشكده بزرگ و نامي در اين ناحيه، خود نمايانگر اهميت و موقعيت نيشابور به عنوان يكي از پايتخت هاي مذهبي و يا يكي از مراكز مهم فرهنگي ـ سياسي در دوران رواج آيين زرتشت در ايران باستان ( در دوره ساسانيان ) بوده است ( جنیدی، 1374 ).
- تأسیسات دفاعی، منشاء برپایی شهرها
گاه بر پا کردن مؤسسات نظامی و دفاعی به پیدایش شهرها می انجامید. هنگامی كه برخی مردمان برای تسهیل امر دفاع از سرزمین و اموال خود در مکانی مشخص گرد یکدیگر جمع می شدند، هسته اولیه شهر بعدی شکل می گرفت. برخی از محققان تأثیر این عامل در پیدایش شهر را در قالب نظریه دفاعی توضیح می دهند. این الگوی در نزد بسیاری از محققان هوادارانی دارد. بر این اساس دژ و قلعه شهری، همیشه مركز دفاعی شهرهای ایران به شمار می رفت. در پیدایش شهرهای کهنی مانند کرمان، ائین،کاشان، مرو، قم و نیشابور چنین روال هایی قابل تشخیص است.
شایان ذکر است آثاری از قلعه و برج و باروی شهری نیشابور تا اواخر دوره قاجاریه، البته به صورت نیمه ویران باقی بوده و در برخی سفرنامه های جهانگردانی که از نیشابور گذر کرده اند، از آن یاد شده است. از جمله در کتاب سه سفرنامه شیندلر آمده است که : « شهر داراي چهار دروازه به نام هاي دروازه مشهد، دروازه ارگ، دروازه عراق و دروازه پاچنار است … دروازه و برج و خندق نيشابور بسيار خراب مي باشد. ارگ نيشابور حدود 12 سال است كه كسي در آن ساكن نمي باشد » ( شیندلر، 1347 ).
- تکامل تفرجگاههای خاص به استقرارگاه شهری
خاستگاه برخی از شهرها به رشد آرام و گسترش تدریجی استقرارگاهی تفریحی، كه توسط حكمرانان در نقاط خوش آب و هوا احداث می شد، باز می گردد. برخی از این گونه شهرها در دوره خلفای عباسی به وجود آمدند. این الگو مکرر در مورد محله های مجاور شهرهای بزرگ تکرار می شد. از جمله مشهورترین این موارد منطقه شادیاخ، مجاور شهر نیشابور بود، که محل استقرار قصرهای حكمرانان خراسان بود و بعدها با استقرار مردم شهر در آنجا، به تدریج شهر نیشابور در آن منطقه بر پا شد.
به طور کلی نظر به تنوع و تعدد عوامل تأثیرگذار در پیدایش نیشابور به عنوان یکی از کانون های تمدنی ایران زمین، لازم بود تا با نگاه به ریشه های پیدایش و تکامل شهر، جغرافیای تاریخی نیشابور به مانند موضوعی چند بعدی ارزیابی و فهم گردد.
3- جغرافیای تاریخی نیشابور
توضیح کامل جغرافیای تاریخی نیشابور در بخش تاریخ پورتال تقدیم شده است.
4- روند توسعه نیشابور و جهات توسعه شهر
بررسی روند توسعه شهری نیشابور در یکصد سال اخیر نشان می دهد این شهر مقارن با دهه اول قرن، از یک قلعه و دژ شهری عصر قاجاری به عصر تحول و خیزش شهری جدید وارد شده است. در آغاز سده چهاردهم هجري شهر نيشابور به شكل مربع مستطيلي بود كه پيرامون آن به3300 گز (3432متر) مي رسيد. دو خيابان يكي از مشرق به مغرب و ديگري از جنوب به شمال امتداد مي يافت كه اين دو تقريباً در وسط شهر، يكديگر را قطع مي كردند و نقطه تقاطع اين دو، چهار بازار نيشابور خوانده مي شد. اين چهار بازار از هر سمت به دروازه اي منتهي مي گرديد كه به ترتيب عبارت بود : از شرق به دروازه مشهد، از جنوب به دروازه عراق، از غرب به دروازه پاي چنار و از شمال به دروازه ارگ. در حدود ده هزار نفر ساكنان شهر در چهار كويِ سرتلخ، بالا گودال، سرسنگ و سعدشاه زندگي مي كردند. صرف نظر از سادات قديمي شهر كه به حكم سنت ديرينه، مستمري خاص داشتند و مشمول تخفيف هايي از طرف دولت بودند، اكثريت نزديك به اتفاق نيشابوريان از راه كشاورزي و كار در معادن فيروزه و نمك امرار معاش مي كردند. حدود چهار صد و پنجاه دكان نيازمنديهاي شهر را فراهم مي ساخت و اين شهر در اين زمان داراي يازده گرمابه، دو دبستان و دو كاروان سرا بوده است. ( صنیع الدوله، 1301 ).
حصار و باروي شهر نیز در اوايل قرن چهاردهم در هم شكسته و دروازه هايش برداشته شد و شهر خارج از خندق به سمت شمال و شمال غرب توسعه يافت. در اين زمان شهر داراي بازار، محلات متعدد ( نقشه شماره 2 ) و دو خيابان اصلي متقاطع، يكي جنوب شرقي ـ شمال غربي ( خيابان امام خميني ) و ديگري با جهتي شمال شرقي ـ جنوب غربي ( فردوسي شمالي و جنوبي ) بوده است.
عامل جداگزيني محلات در اين شهر بر خلاف ساير شهرها اختلاف شغلي و وضعيت اقتصادي نبوده بلكه عامل قومي، نژادي و مذهبي تأثير فراوان در شكل گيري محلات شهر داشته است، به طوري كه اكثر فاميل ها در يك محله زندگي مي كردند. نوع معيشت مردم شهر از طريق زراعت و كشاورزي در زمين هاي اطراف و باغ هاي ميوه در غرب و شرق شهر و اشتغال به امر تجارت و صنعت تأمين مي شد و اكثر ارامنه شهر در بخش تجارت و صنعت سرمايه گذاري مي كردند.
مقارن سال 1313 شمسی با تعريض خيابان امام از ميدان باغات تا دروازه مشهد، سه ميدان به نام هاي : ميدان خيام، ميدان ايران و ميدان حافظ ايجاد گرديد. به موازات توسعه خيابان هاي شهر، ساختمان هاي دولتي به سبك نوين توسط آلماني ها در خارج از محدوده مسكوني شهر ساخته شد كه شامل شهرداري فعلي و فرمانداري سابق در حاشیه میدان ایران مي باشد. همچنين دو كارخانه پنبه پاك كني توسط ارامنه ايجاد گرديد كه نشانگر فعاليت هاي صنعتي در آن مقطع زماني بود. بعد از سال 1335 هـ . ش روند توسعه شهر شدت يافت. تا اين زمان به علت عدم دسترسي به آب، توسعه شهر در جهت مجاري آب يا قنوات ميسر بوده، ولي پس از اين كه آب لوله كشي در اختيار مردم قرار گرفت امكان سكونت در هر نقطه از شهر ممكن گشت و پس از افتتاح راه آهن سراسري تهران ـ مشهد نيز بر خلاف شهرهاي كشورهاي غربي، توسعه شهر به سمت جنوب محدود شد.