عبدالجواد ادیب نیشابوری

مشاهیر علمی و ادبی نیشابور

عبدالجواد ادیب نیشابوری ( ادیب اول )

عبدالجواد اَدیبِ نِیشابوری‌  (۱۲۸۱ قمری – ذیقعدۀ ۱۳۴۴ق‌/ ۱۸۶۴- مۀ ۱۹۲۶میلادی)، ادیب‌، مدرس‌ و شاعر نامدار دورۀ مشروطیت نیشابور است كه‌ در بسیاری‌ از علوم‌ از سرآمدان‌ عصر خویش‌ بوده است.
وی‌ در روستای‌ بجن‌ گرد (بیژن‌ گرد) از بلوك‌ درب‌ قاضی‌ از توابع‌ نیشابور زاده‌ شد. ولادت‌ او را بین سالهای ۱۲۸۰تا  ۱۲۸۴ قمری نوشته‌اند، اما چنانكه‌ او خود گفته‌، سال‌ تولدش‌ ۱۲۸۱ ق‌ برابر با ۱۲۴۳ شمسی بوده‌ است‌. ملاحسين پدر عبدالجواد كشاورزی‌ تنگدست‌ بود. عبدالجواد در ۴ سالگی‌ به‌ بیماری‌ آبله‌ مبتلا شد و بینایی‌ یك‌ چشم‌ خود را از دست‌ داد و برای‌ چشم‌ دیگر وی‌ نیز بینایی‌ اندكی‌ ماند. از این‌رو، پدرش‌ او را به‌ مكتب‌ نمی‌فرستاد، اما عبدالجواد با نمایاندن‌ حافظۀ قوی‌ و استعداد خود به‌ پدر، او را بر آن‌ داشت‌ كه‌ فرزند را به‌ مكتب‌ بسپارد.

عبدالجواد پس‌ از فراگیری‌ خواندن‌ و نوشتن‌ و آموختن‌ مقدمات‌ زبان‌ عربی‌ در زادگاه‌ خود، رهسپار نیشابور شد و در مدرسۀ گلشن‌ دروس‌ مقدماتی‌ عربی‌ را ادامه‌ داد و به‌ فراگیری‌ منطق‌ نیز پرداخت‌. سپس‌ برای‌ تكمیل‌ آموخته‌های‌ خویش‌ در حدود سال‌ ۱۲۹۷ قمری راهی‌ مشهد شد و در مدارس‌ خیرات‌خان‌، فاضل‌ خان‌ و نواب‌ مسكن‌ گزید. ادیب‌ در مشهد، برخی‌ از متون‌ عربی‌ مانند شرح‌ قطر الندى‌ اثر ابن‌هشام‌، شرح‌ سیوطی‌ بر الفیۀ ابن‌ مالك‌ و شرح‌ جامی‌ بر كافیۀ ابن‌حاجب‌ را نزد چند تن‌ از استادان‌ آموخت‌، اما پس‌ از آن‌ دیگر نزد استادی‌ نرفت‌ و سطح‌ عالی‌ ادبیات‌ عرب‌ و كتابهایی‌ چون‌ مغنی‌ اللبیب‌ ابن‌ هشام‌، مطوّل‌ تفتازانی‌، مقامات‌ بدیعی‌ و مقامات‌ حریری‌ را با مطالعه‌ و ممارست‌ خویش‌ فرا می‌گرفت‌ و در همان‌ حال‌ در سطوح‌ پایین‌تر به‌تدریس‌ می‌پرداخت‌. ادیب‌ پیش‌ از مرگ‌ پدر سفری‌ به‌ نیشابور كرد و در حدود سال‌ ۱۳۱۰ ق‌ به‌ مشهد بازگشت‌ و تا پایان‌ عمر در مدرسۀ نواب‌ اقامت‌ گزید و در واقع‌ تدریس‌ حرفه‌ای‌ او از همین‌ سال‌ آغاز شد.

ادیب‌ در دو سطح‌ متوسط و عالی‌ تدریس‌ می‌كرد. در سطح‌ متوسط برای‌ عموم‌ طلاب‌ بیشتر شرح‌ نظام‌ بر الشافیۀ ابن‌حاجب‌، مغنی‌ و مطول‌ می‌گفت‌ و برای‌ شاگردان‌ خصوصی‌، سطح‌ عالی‌ ادبیات‌ عرب‌ را از متنهایی‌ چون‌ مقامات‌ بدیعی‌ و مقامات‌ حریری‌ و معلقات‌ سبع‌، حماسۀ ابوتمام‌ و مجموعه‌ای‌ در باب‌ عروض‌ كه‌ خود گرد آورده‌ بود، درس‌ می‌داد و گاه‌ منظومۀ ملاهادی‌ سبزواری‌ در فلسفه‌ و منطق‌ را نیز تدریس می‌كرد. تسلط و مهارت‌ ادیب‌ در فنون‌ ادبی‌ و محفوظات‌ نظم‌ و نثر عربی‌ و پارسی‌ او شگفتی‌ همگان‌ را برمی‌انگیخت‌. ادیب‌ در علوم‌ عقلی‌ و نقلی‌ چون‌ فلسفه‌، نجوم‌، ریاضیات‌، طب‌، موسیقی‌ نظری‌، فقه‌، اصول‌، رجال‌ و تاریخ‌ دستی‌ داشت‌. شیوۀ تدریس‌ او خطابی‌ بود و شاگرد اجازۀ بحث‌ و پرسش‌ نداشت‌. وی‌ بر آن‌ بود كه‌ با این‌ روش‌ درس‌ را به‌گونه‌ای‌ تقریر می‌كند كه‌ هیچ‌ اشكالی‌ حتى‌ برای‌ شاگردی‌ با پایین‌ترین‌ سطح‌ استعداد، برجای‌ نمی‌ماند.

ادیب‌ با آنكه‌ تنگدست‌ بود، همگان‌ از مناعت‌ طبع‌ و عزت‌ نفس‌ او یاد كرده‌اند. وی‌ به‌ مستمری‌ سالانۀ مدرسۀ نواب‌ و عایدی‌ اندكی‌ كه‌ از ملك‌ ارثی‌ به‌ او می‌رسید، بسنده‌ می‌كرد و دعوت‌ هیچ‌ یك‌ از ثروتمندان‌ و خانهای‌ خراسان‌ را نمی‌پذیرفت‌ و در اواخر عمر از بزرگان‌ جز صیدعلی‌ خان‌ با كسی‌ مراوده‌ نداشت‌ و در برابر صاحب‌ منصبان‌ سر تعظیم‌ فرود نمی‌آورد و به‌ مدح‌ كسی‌ نمی‌پرداخت‌. قصیدۀ وی‌ در ستایش‌ مظفرالدین‌ شاه‌ نیز به‌ سبب‌ افتتاح‌ مجلس‌ شورای‌ ملی‌ بود. پیشنهاد ریاست‌ انجمن‌ ادبی‌ خراسان‌ را نیز با سخنانی‌ گزنده‌ و تند رد كرد و به‌ گفتۀ ادیب‌ طوسی‌ حتی‌ پیشنهاد مدرسی‌ آستان‌ قدس‌ را كه‌ مستمری‌ قابل‌ توجهی‌ داشت‌، نپذیرفت‌. زندگی‌ او در درس‌ و بحث‌ خلاصه‌ می‌شد. تنها یك‌ بار در اواخر عمر به‌ زادگاهش‌ و كاشمر و مَحْوَلات‌ (از بخشهای‌ تربت‌ حیدریه‌) سفر كرد. تنها تفریح‌ او گردش‌ در باغهای‌ مشهد بود كه‌ آن‌ هم‌ به‌ بحثهای‌ ادبی‌ می‌گذشت‌ و گاه‌ در پایان‌ هفته‌ به‌ منزل‌ دوستانش‌ از جمله‌ ایرج‌ میرزا و میرزا قهرمان‌ (شكسته‌) می‌رفت‌.
وضع‌ ظاهری‌ ادیب‌ برخلاف‌ محیط طلبگی‌ آن‌روز آمیزه‌ای‌ از سنتهای قدیم‌ و جدید بود، با این‌ حال‌ نسبت‌ به‌ امور مذهبی‌ تعصب‌ داشت‌.
ادیب به‌ هنگام‌ تحصیل‌ در نیشابور با دیوان‌ قاآنی‌ آشنا شد. ازاین‌رو در آغاز به‌ سبك‌ وی‌ اشعاری‌ می‌سرود و گاه‌ شعرهای‌ او را تضمین‌ می‌كرد، اما پس‌ از ورود به‌ مشهد و دیدار با صیدعلی‌خان‌ درگزی‌ و به‌ اشارت‌ وی‌، به‌ سبك‌ خراسانی‌ روی‌ آورد و با آثار شاعرانی‌ چون فردوسی‌، فرخی‌ سیستانی‌، منوچهری‌، عسجدی‌، مسعود سعد سلمان‌ آشنا شد و در نظر او دیگر اشعار قاآنی‌ سست‌ می‌نمود. پیوند و ارادت‌ ادیب‌ به‌ صیدعلی‌ خان‌ تا قتل‌ او در ۱۳۳۶ ق‌ پایدار بود و این‌دو به‌ استقبال‌ یكدیگر شعرها سرودند. ادیب‌ گرچه‌ خود را شاعرتر از استاد می‌دانست‌، اما در شعرشناسی‌ به‌ برتری‌ او اذعان‌ داشت‌. مرگ‌ استاد چنان‌ بر ادیب‌ اندوهبار بود كه‌ محاسنش‌ رو به‌ سپیدی‌ گذاشت‌. گویا آشنایی‌ و همنشینی‌ ادیب‌ با اصحاب‌ سراچه‌ كه‌ گروهی‌ صوفی‌منش‌ در مشهد بودند، نیز توسط صیدعلی‌ خان‌ بوده‌ است‌. چه‌ بسا آشنایی‌ و ارتباط ادیب‌ با میرزا حبیب‌ خراسانی‌ (  ۱۳۲۷ ق‌ )، عارف‌ نامی‌ خراسان‌، در همین‌ جمع‌ صورت‌ گرفته‌ باشد. این‌ دو شطحیات‌ و اشعاری‌ به‌ استقبال‌ از یكدیگر سروده‌اند. گرایش‌ ادیب‌ به‌ تصوف‌ و گوشه‌نشینی‌ احتمالاً تحت تأثیر این‌ گروه‌ بوده‌ است‌.

 

ادیب‌ در سرودن‌ اشعار عرفانی‌ از صفای‌ اصفهانی‌ ( ۱۳۰۹ ق‌) شاعر شوریده‌ حال‌ و منزوی‌ نیز سخت‌ متأثر بود. آگاهیهایی‌ كه‌ ادیب از اواخر زندگی‌ صفا به‌دست‌ داده‌، بسیار نادر است‌. از كسانی‌ كه‌ ادیب‌ تا پایان‌ عمر با آنان‌ معاشرت‌ دائمی‌ داشت‌، ایرج‌ میرزا بود. در این‌ همنشینی‌ كه‌ گاه‌ دیگران‌ از جمله‌ میرزا قهرمان‌ نیز حضور داشتند، از مسائل‌ ادبی‌ و سیاسی‌ گفت‌وگو می‌شد. ادیب‌ با آنكه‌ با ایرج‌ اختلاف‌ سبك‌ داشت‌، شعر او را می‌ستود. ایرج‌ میرزا نیز به‌ ادیب‌ ارادت‌ تمام‌ داشت‌ و از او بهره‌ها می‌برد و در عارف‌نامۀ خود، او را بزرگ‌ داشته‌، و از ادیب پیشاوری‌ (ه‍ م‌) برتر دانسته‌ است‌. ادیب‌ دو ماه‌ و اندی‌ پس‌ از مرگ‌ ایرج‌ درگذشت‌ و در یكی‌ از رواقهای‌ حرم‌ امام‌ رضا (ع‌) به‌ خاك‌ سپرده‌ شد. در مجلس‌ بزرگداشت‌ وی‌ كه‌ در انجمن‌ ادبی‌ خراسان برپا شد، دوستان و شاگردان او خطابه‌ها و مرثیه‌ها سرودند.

سروده‌های‌ ادیب‌ را می‌توان‌ به‌ ۳ دسته‌ تقسیم‌ كرد:

۱. اشعاری‌ كه‌ در جوانی‌ به‌ پیروی‌ از قاآنی‌ سروده‌ است‌ كه‌ بعدها خود آنها را نمی‌پسندید. این قسم اشعار استاد گویا زیاد هم بوده، لکن در اواخر، چون این سبک را زیاد نمی‌پسندید، از این قسمت نمی‌خواند و از انتشارش هم به قدر امکان جلوگیری می‌کرد.

۲. اشعاری‌ كه‌ به‌ تشویق‌ صیدعلی‌ خان‌ پس‌ از آشنایی‌ با شعرای‌ سبك‌ خراسانی‌ سرود. این‌ شعرها در بیست سال آخر عمر استاد گفته شده و به‌ سبب برخورداری‌ از واژگانی‌ غنی‌ بسیار استادانه‌ سروده شده و در انتخاب الفاظ نهایت دقت به عمل آمده است‌.

۳ . اشعار عرفانی‌ و صوفیانه‌ای‌ كه‌ به‌ سبك‌ صفای‌ اصفهانی‌ سروده‌، و گویا استاد نوع‌ اخیر را بیشتر می‌پسندیده‌ است‌.
ادیب‌ در اشعار صوفیانۀ خود توانست‌ مضامین‌ عرفان‌ ابن‌ عربی‌ و اصطلاحات‌ وحدت‌ وجودی‌ چون‌ فیض‌ اقدس‌، كمون‌ ذات‌، واهب‌ الصور و … را در قالب‌ وزنهای‌ خوش‌ آهنگ‌ بیان‌ كند و زبان‌ عرفان‌ و تصوف‌ را با سبك‌ خراسانی‌ به‌ خوبی‌ درآمیزد. افزون‌ بر این‌، شطحیات‌ زیبایی‌ نیز در قالب‌ اینگونه‌ اشعار گنجانده‌ است‌. اگرچه‌ برخی‌ او را واقعاً صوفی‌ مسلك‌ دانسته‌اند، برخی‌ دیگر برآنند كه‌ او تنها به‌ یاری‌ حافظۀ نیرومند و ذوق‌ شعری‌ در این‌ وادی‌ طبع‌آزمایی‌ كرده‌ است‌.
ادیب‌ با به‌كار بردن‌ تعبیراتی‌ چون‌ «ادیب‌ الكل‌»، «ادیب‌ فحل‌ خراسان‌»، «سخنور طوس‌» و مانند آنها، گاه‌ به‌ خودستایی‌ پرداخته‌، و در سخن‌ سرایی‌ نیز خود را پس‌ از سعدی‌ بی‌همتا دانسته‌ است‌.
ادیب‌ نیمۀ دوم‌ زندگی‌ خود را در دورۀ مشروطیت‌ سپری‌ كرد، با این‌ حال‌ شعر او كمتر رنگ‌ شعر مشروطه‌ را به‌خود گرفت‌. ادیب‌ به‌ سبب‌ معاشرت‌ با برخی‌ از شاعران‌ این‌ دوره‌ مانند ایرج‌ میرزا، بی‌تردید با انواع‌ شعر زمان‌ خود آشنایی‌ داشت‌، اما همواره‌ به‌ سنتهای‌ كهن‌ شعر پارسی‌ پای‌بند بود و می‌توان‌ او را از پشتیبانان‌ بازگشت‌ ادبی‌ و احیای‌ شعر قدما برشمرد. بنابراین‌، ادیب‌ در حوزۀ معانی‌ و صور خیال‌ و كاربرد صنایع‌ ادبی‌ و آرایشهای‌ لفظی‌ نوآوری‌ نداشت‌. وی‌ چنان‌ شیفتۀ شاعران‌ دورۀ سامانی‌ و غزنوی‌ بود كه از كار برد واژگان‌ تركستانی‌ و یاد كردن‌ از شهرهای‌ ماوراءالنهر كه‌ هرگز آنها را ندیده‌ بود، ابایی‌ نداشت‌ و این‌ شیوه‌، انتقاد برخی‌ از شاگردان‌ او مثل‌ ملك‌ الشعرا بهار را برانگیخته‌ بود (نك‍ : پروین‌، گزینه‌، ۵۰۷؛ جلالی‌، همانجا، جم‍‌). رویدادهای‌ مهم‌ تاریخ‌ ایران‌ چون‌ نهضت‌ تنباكو (۱۳۰۹ق‌)، حوادث‌ زمان‌ مشروطیت‌ و حتی‌ آنچه‌ در خراسان‌ رخ‌ می‌داد، نظیر حملۀ نظامی‌ روسها به‌ آستان‌ قدس‌ رضوی‌ (۱۳۳۰ق‌)، قیام‌ كلنل‌ محمدتقی‌ خان‌ پسیان‌ (۱۳۰۰ش‌) انعكاسی‌ در شعر او نداشت‌. با اینهمه‌، وی‌ از آن‌ گروه‌ شاعرانی‌ نبود كه‌ یكسره‌ به‌ حوادث‌ روزگار بی‌اعتنا باشد. وی‌ از آشفتگی‌ اوضاع‌ اجتماعی‌ و سیاسی‌ نگران‌، و از نفوذ بیگانگان‌ در كشور ناخرسند بود. ستایش‌ او از سروده‌های‌ سیاسی‌ احمد بهار برضد انگلیسها حاكی‌ از همین‌ امراست‌. شعر سیاسی‌ ادیب‌ نیشابوری‌ اندك‌ و كم‌ تأثیر است‌.
امتیاز شعر ادیب‌ در موسیقیِ آن‌ است‌. تنوع‌ وزنها و قافیه‌ها و استفاده‌ از وزنهای‌ سریع‌ و نشاط آور و گاه‌ مهجور، تناسب‌ واژگان‌ و بهره‌گیری‌ از قوافی‌ میانی‌ به‌ شعر او آهنگی‌ پر نشاط و دلنشین بخشیده‌ است‌. شعرشناسی ادیب‌ همچون‌ پیشینیان‌ وی‌ غریزی‌، و برپایۀ نقد لفظی‌ استوار بود و در این‌ راه‌ گاه‌ با شهامت‌ به‌ انتقاد از سعدی‌ و تمجید از ابوحنیفۀ اسكافی‌ می‌پرداخت‌. وی‌ شعرشناسی‌ خود را مدیون‌ استاد خود صیدعلی‌ خان‌ می‌دانست‌ و همواره‌ می‌كوشید تا این‌ فن‌ را در میان‌ شاگردانش‌ رواج‌ دهد. ملك‌الشعرا بهار نیز سبك‌شناسی‌ خود را وام‌دار این‌ دو استاد دانسته‌ است‌.

شاگردان ادیب نیشابوری

 

ادیب‌ به‌ لفظِ قلم‌ سخن‌ می‌گفت‌ و به‌ یاری‌ حافظه‌ای‌ نیرومند، تمامی‌ دانسته‌های‌ خویش‌ را به‌ طوری‌ منسجم‌ به‌ شاگردان‌ القا می‌كرد و همین‌ امر حلقه‌های‌ درس‌ او را چنان‌ جذاب‌ و شیرین‌ ساخته‌ بود كه‌ گاه‌ بیش‌ از ۳۰۰ طالب‌ علم‌ در آن‌ حضور می‌یافتند. ازاین‌رو، وی‌ بیش‌ از شاعری‌ ارزشمند، مدرّسی‌ توانا بود و در مكتب‌ او ادبا و فضلای‌ بسیاری‌ پرورش‌ یافتند و به‌ دست‌ دانش‌ آموختگان‌ مكتب‌ او نخستین‌ دانشكده‌های‌ ادبیات‌ در ایران‌ تأسیس‌ شد. كسانی‌ چون‌

  • ملك‌ الشعرا بهار،
  • بدیع‌الزمان‌ فروزانفر،
  • محمدتقی‌ مدرس‌ رضوی‌،
  • محمدپروین‌ گنابادی‌،
  • ادیب‌ طوسی‌،
  • سیدمحمدباقر عربشاهی‌ سبزواری‌،
  • محمود فرخ‌ و
  • مجدالعلای‌ بوستان‌

از دانش‌ آموختگان‌ مكتب‌ اویند و ادیب‌ تأثیری‌ شگرف‌ بر هر یك‌ از اینان‌ نهاد و متقابلاً از فضایل‌ و كمالات‌ آنان‌ تأثیر پذیرفت‌. به‌ گفتۀ پروین‌ گنابادی‌ هنگامی‌ كه‌ قصیدۀ دماوند بهار به‌ چاپ‌ رسید، ادیب‌ با آنكه‌ اندك‌ رنجشی‌ از ملك‌الشعرا در دل‌ داشت‌، از خواندن‌ سرودۀ او بسیار به‌ وجد آمد و بهار را استاد شاعران‌ ایران‌ خواند.
ادیب‌ در ۳۵ سالگی‌ شیفتۀ یكی‌ از شاگردان‌ خود شد. مرگ‌ نابهنگام‌ آن‌ شاگرد تأثیر شگرفی‌ در زندگی‌ ادیب‌ گذارد و او به‌ یاد «حبیب‌» شعرهایی‌ عاشقانه‌ سرود. گفته‌اند كه‌ عشق ادیب‌، عشق‌ به ‌«مظهری‌ از مظاهر جمال‌» و عشقی‌ صوفیانه‌ و برخاسته‌ از معنویت‌ و دست‌آویزی‌ برای‌ شكوفایی‌ ذوق‌ غزل‌سرایی‌ او بوده‌ است‌.

غزل زیبای زیر از دیوان اشعار میرزا عبدالجواد ادیب نیشابوری نشان از ریاضت و اشتیاق عرفانی استاد در سرودن این گونه اشعار دارد.

«سالها در سینه سرّ عشق پنهان کرده‌ایم /// خانه دل از پی این گنج ویران کرده‌ایم

آنچه پنهانی، به یک اشراق پیدا کرده‌ایم /// و آنچه دشواری، به یک افصاح آسان کرده‌ایم

آنچه نتوان گفت جز بالای دار، آن گفته‌ایم /// و آنچه نتوان کرد جز در زیر تیغ، آن کرده‌ایم

این دلِ درویش را بی یاریِ گنج و سپاه /// بر جهان و هرچه در وی هست، سلطان کرده‌ایم

پَست و بالای طریق عشق از ما جو که ما /// کاروان‌سالاریِ این ره فراوان کرده‌ایم

یوسف‌آسا گر عزیزِ مصرِ فقریم و فنا /// اجر آن صبری است کاندر کُنجِ زندان کرده‌ایم

آشنای قدسیانیم و پیِ ارشادِ خَلق /// جای چندی در جهانِ آخشیجان کرده‌ایم

کِی غبارِ تن حجابِ جان بُوَد ما را، که ما /// سال‌ها پاک از غبار، آیینه جان کرده‌ایم

می‌گساران را ادیبا هان بشارت دِه که ما /// زاهد آن شهر را آلوده‌دامان کرده‌ایم».

آثار

از ادیب‌ به‌ سبب‌ ضعف‌ بینایی‌ آثار اندكی‌ برجای‌ مانده‌ است‌. بخشی از ابتدای‌ شرح‌ معلقات‌ سبع‌، چند بخش‌ در تلخیص‌ شرح‌ خطیب‌ تبریزی‌ بر حماسۀ ابوتمام‌ و رساله‌ای‌ در جمع‌ مابین‌ عروض‌ فارسی‌ و عربی‌. برخی‌ از تقریرات‌ او مانند «تاریخچۀ گرگان‌» نخستین‌بار در نشریۀ دبستان‌ نیز نكاتی دربارۀ شعر و شاعری‌ در دانشوران‌ خراسان‌ به‌ چاپ‌ رسیده‌ است‌. دیوان‌ كاملی‌ از اشعار او در دست‌ نیست‌. شاگرد وی‌ اشراق‌، دیوان‌ استاد را بالغ‌ بر ۶ هزار بیت‌ از اشعار پارسی‌ گرد آورد كه‌ مفقود است‌. طبسی‌ بجز اشعار پراكنده‌ از ۳ هزار بیت‌ شعر ادیب‌ یاد كرده‌ است‌ كه‌ هیچ‌گاه‌ به‌ چاپ‌ نرسید. عباس‌ زرین‌ قلم‌ خراسانی‌ بخشی‌ از اشعار ادیب‌ را با عنوان‌ لآلی‌ مكنون‌ در ۱۳۳۳ش‌ در مشهد منتشر ساخت‌ كه‌ حدود هزار بیت‌ از اشعار پارسی‌ ادیب‌ را در برمی‌گیرد و از اشعار عربی‌ تنها دو بیت‌ در پایان‌ این‌ مجموعه‌ آمده‌ است‌. مرزآبادی‌ در رسالۀ دكتری‌ خود به‌ تصحیح‌ اشعار لآلی‌ مكنون‌ دست‌ یازیده‌، و ۶۱ بیت‌ فارسی‌ و ۹ بیت‌ عربی‌ بر آن‌ افزوده‌ است‌. نقل‌ قولهای‌ شفاهی‌ مؤلف‌ از شاگردان‌ ادیب‌ كه‌ در منابع‌ دیگر یافت‌ نمی‌شود، بر ارزش‌ رساله‌ می‌افزاید. آخرین‌ تصحیح‌ انتقادی‌ از دیوان‌ همراه‌ زندگی‌نامۀ ادیب‌ به‌ كوشش‌ جلالی‌ پندری‌ به‌چاپ‌ رسیده‌ است‌. مؤلف‌ با كاوش‌ فراوان‌ در مآخذ توانسته‌ است‌ ابیات‌ دیوان‌ را به‌ ۱۸۹‘۱برساند.

مآخذ:

– پورتال مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی- https://www.cgie.org.ir.

پژوهشگر گرامی خواهشمند است چنانچه مطالب، مقالات یا  تصاویری از مشاهیر ذکر شده در اختیار دارید، به منظور غنی سازی پورتال با ما به اشتراک بگذارید و نظرات ارزنده تان را جهت بهبود خدمات علمی پورتال ارسال نمایید.

نام و نام خانوادگی
این فیلد را پر کنید
ایمیل
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
تلفن همراه
این فیلد را پر کنید
پیشنهادات
این فیلد را پر کنید
نظرات تخصصی
این فیلد را پر کنید

بارگزاری فایل




فهرست